حنجره مون خش خش میکنه جوری که انگار خزون تا تا حنجره ما هم سرایت کرده باشه تا گلو پر شدیم از بغض و آتیش و سیاه پوشی شده عادتمون بی ریخت بی ریخت خجالتم نمی کشیم از بی اختیاری نفس کشیدنمون پرروییم! خودت همیشه میگفتی بهم یادته؟ منم میخندیدم میگفتم باشه من پر روئم اصلا میگم حالا که بحث یاد آوردی شد یادته مجبورم میکردی بخندم؟ گذشت. حالا دیگه من میفهمم معنی دوریو معنی اجبار رو معنی بی حسی و خستگی خو کردم با تنهایی تغییر کردیمو اینجور راحت تریم با فکرت راه معنی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دیجیتال مارکتینگ دستور پخت انواع غذا انتهای کوچه ی بی انتها... گاوصندوق آسانسوری ملودی نت و تبلچر گیتارپرو رنگ زندگی محصولات لوازم قنادی رز